loading...

رومی زنگی

لبریز از احساسات متناقض...

بازدید : 675
دوشنبه 18 اسفند 1398 زمان : 18:37

به طور حتم همه مون یه تصویر هرچند تار و مبهمی‌از دوران کودکی مون داریم. مثلا اولین باری که برای عید ماهی قرمز خریدیم یا سبزه سبز کردیم. من از بچگی حس بویاییم بیش از حد قوی بود طوری که مادرم یه وقتا بهم می‌گفت‌هاپوئه هنوزم گاهی سربه‌سرم می‌ذاره و میگه. روی این حساب من بیشتر بوهای روزهای مختلف تو ذهنم میموند و با استشمام اون بوها خاطره‌هام زنده میشه. مثلا بوی روز اول مهر یا بوی روز مادر یا پدر. بوی روزهای منتهی به عید که بوی روزنامه یا دستمال خیس و آغشته به شیشه‌پاک‌کن که این روزها توی خونه مون میاد ولی دل خوش سیری چند. به نظرم بوها و مزه‌ها هم با قدیم فرق کرده. ماکارونی‌هایی که مادرم وقتی ۴ سالم بود درست میکرد و با سس خرسی مهرام می‌خوردیم بو و طعم دیگه‌‌‌ای داشت. میوه‌های که با دخترعموها می‌بردیم توی حیاط و زیر درخت انجیر میشستیم و می‌خوردیم طعم دیگه‌‌‌ای داشت. این روزا همه چیز عطر و بوی خودش رو از دست داده یا حداقل من اینطوری فکر میکنم خدا کنه عمر من کفاف بده به روزهایی که بازم بوهایی از جنس دل خوش و مزه‌هایی از جنس از ته دل خندیدن رو بشنوم و بچشم. خدا کنه بی‌مزگی این روزها زودتر تموم بشه.

درخت موز و گلهای موز . گلخانه بزرگ کوثر
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 7
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 2
  • بازدید کننده امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 288
  • بازدید سال : 3739
  • بازدید کلی : 8717
  • کدهای اختصاصی